بررسی تطبیقی بسامدهای حکمی شعر متنبی و ناصر خسرو
Authors
abstract
متنبی(303-354هـ) و ناصر خسرو(394-481هـ) از جمله شاعرانی هستند که حکمت را در مضامین شعری خود جای داده و مفاهیم آن را به شکل والایی پرورانده اند. این دو شاعر بزرگ که مفاهیم متعالی حکمی را در قصاید خود بیان داشته اند جزء سردمداران این عرصه به حساب می آیند، با وجود شباهت ها، تفاوت هایی در میان آن ها در بیان مضامین حکمی دیده می شود که این پژوهش با بررسی بسامد این مضامین، سعی بر توضیح شباهت ها و تفاوت های موجود در آن دارد. هر دو شاعر در پی تجلی دادن مفاهیم حکمی و فلسفی در شعرشان بوده اند؛ امّا ناصر خسرو با تکیه بر اصول اخلاقی، اعتقادی و عملی از این مفاهیم، بهره برده است. به نظر می رسد که او به حکم رواج اشعار عربی در آن زمان در میان ایرانیان و بنابر شیوه های تعلیمی رایج در عصرخود، با اشعار متنبی آشنا بوده است و - به گونه ای- می توان گفت که به مضمون و حکمت های متنبی نظر داشته است.
similar resources
بررسی تطبیقی مضامین حکمی در شعر متنبی و ناصر خسرو
زبان فارسی و عربی از دیرباز با یکدیگر ارتباط و تاثیر متقابل داشته اند . پس از اسلام ، در پی هم آمیختگی اندیشه و دانش اقوام گوناگون ، فرهنگی پربار در جغرافیای سیاسی و اجتماعی اسلام پدید آمد . از سوی دیگر، سیراب شدن این فرهنگ و تمدن از آبشخور پربار قرآن و حدیث، بیش از پیش بر ارزشمندی آن افزود . پس از گسترش سرزمین های اسلامی در ایران، اثرگذاری و اثر پذیری دو زبان و فرهنگ عربی و فارسی از یکدیگر ف...
دنیاگریزی در شعر ناصر خسرو و ابوالعتاهیه
دنیاگریزی، از مضامین عمده در شعر و ادب فارسی و عربی است که از بن مایه های شعر زهد و تحقیق (قرن دوم هجری) ابوالعتاهیه، شاعر قدرن دوم و سوم هجری است. شاید بتوان گفت در سیر تکامل شاعر زهد و تحقیق ادب فارسی، ناصرخسرو و سپس اوج آن سنایی است. هدف از این تحقیدق ، پیدا کردن نقار مشترک این دو شاعر مانند بسامد بالای مضمون در شار، وابستگی به دربار و مهجور شدن شان می باشد. تصاویری که از دنیا در ذهن و اندیش...
full textدنیاگریزی در شعر ناصر خسرو و ابوالعتاهیه
دنیاگریزی، از مضامین عمده در شعر و ادب فارسی و عربی است که از بن مایه های شعر زهد و تحقیق (قرن دوم هجری) ابوالعتاهیه، شاعر قدرن دوم و سوم هجری است. شاید بتوان گفت در سیر تکامل شاعر زهد و تحقیق ادب فارسی، ناصرخسرو و سپس اوج آن سنایی است. هدف از این تحقیدق ، پیدا کردن نقار مشترک این دو شاعر مانند بسامد بالای مضمون در شار، وابستگی به دربار و مهجور شدن شان می باشد. تصاویری که از دنیا در ذهن و اندیش...
full textسیمای مرگ در شعر فردوسی و ناصر خسرو
انسان موجودی است آیندهنگر که هرگز از اندیشهی مرگ رهایی نداشته است. مرگ به عنوان تجربهای مبهم و تکرار ناشدنی عموماً هراسآور است. این هراس تحت تأثیر عوامل گوناگونی هم چون باورها،ساختاراندیشه، ویژگی های شخصیتی و روانی ، شیوهی زندگی انسان، شرایط روزگار و... قوّت و ضعف می یابد و بازتاب های متفاوتی در گفتار و کردار آدمی بر جای می نهد. فردوسی حکیمی است که تأملات فلسفی بسیاری دربارهی مرگ دارد و ا...
full textMy Resources
Save resource for easier access later
Journal title:
ادبیات تطبیقیجلد ۸، شماره ۱۴، صفحات ۲۲۳-۲۴۴
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023